آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شعر و آدرس amirasli.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
سرباز مام میهنم در سختی و دشوارهابی جیره ام بی انتظار از سوی بی مقدارهاسیلی بزن بر صورتم با اقتدار و بی صداتو انتخاب ملتی با رنج و با اجبارهامن نفت این بوم و برم دورم زچشم ناکساناما به دست دوستان بدتر از جبّارهاتزویر و نیرنگ و ریا سرمایه خواری و ربایاللعجب سرلوحه ی کارِ بسی مختارهامن آه سرد سینه ا ی از کودکی آواره امآخر بگیرد دامن ناپاک آن بی عارهاسرمایه ملی منم در دست آقازاده هااموال ملت گشته کابین زنان هارهامن پیرمرد بی نوا در جستجوی لقمه ایآن پیر تیپاخورده ی رنجور استثمارهامن وعده پوشالیم قرآن روی نیزه هاچشم خوارج کور باد از اینهمه آزارهامن خاک زرخیز توام با گنجهای بیکرانبا مفلسانی معتقد بر خوبی مکّارها
امیر اصلی
سفره ی نان و پنیر و دلخوشیِ بیکراندر کنار مادر و بابا و چای دیلمانحسن یوسف، شمعدانی، عطر گلهای عروس میدواند خون به رگها رنگ قلب ارغوان ارغوانِ سایه اما خون به دلها می کندپای خون قد میکشد تا انتهای آسمانآسمانْ ابری و مِه آلود و خانه تیره تربرف و سرما میزند سیلی به عمر باغبانآسیابان مُهر وقف آسمان را می زندشاهد خلوتگهش بر خانه ی ما پاسبانبوی نان می آید از آذوقه ی همسایه ایجیره اش را آسیابان داد و ما بی خانماننغمه ی داوودی و لحن نکیسا، چنگ پیرجای ماهور و همایون مرغکان بددهانجای طوطی مرغ بوتیمار آمد در قفسبلبلان و قمریان را غم خورک صاحبقرانعاشقان با عاشقان معشوقه با معشوقه هاعاشقی، دریوزگی، سودای معشوقه فلانبودنت تسکین تنهایی بی درمان شدهای تو حس بیکران ای پادزهر شوکران#امیر_اصلی
خنده های کودکانه در میان خانه ایروی قالی بازی جانانه ی دردانه ایگفتگوهای پدر با مادری کنج اتاقمیسراید خاطراتی کهنه و افسانه ایمیکشم پر از درون آبیِ حوض حیاطمی روم تا آسمان ها در پی جانانه ایجست و خیز کودکانه بار دیگر در حیاطکودکم را میکشاند، می رود گلخانه ایروح مریم بوی نسرین چشم نرگسهای شادعطر شب بوها، عجب گلخانه ی مستانه ایزندگانی بارها از پیش چشمم می گذشتبا خودم گفتم چه خلوتخانه ی ویرانه ایتوتیای چشم من گرد و غبار شیشه بودشیشه ای بی پنجره در یک مسافر خانه ایمیکشم پر از خودم تا آسمان بار دگرمی روم تنها به زیر سایه ی میخانه ایهرچه در را میزدم دربان آن راهم ندادساقی اما گوشه چشمی و می شاهانه ای#امیر_اصلی
می کشد در بندم آن گیسوی پر اعجاز تومو به مو سرها بریده گوشه ای از راز تومن به درمان تو بیمارم به دردی لاعلاجبام تبریزم ولیکن تشنه ی اهواز توتن چه میخواهد ز جان جز همرهی وعاشقیجان چه میخواهد مگر جز لحظه ای ابراز تو«دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید»این تفأل تحفه ای از خواجه ی شیراز توخنده ای بر لب بزن آفاق درافشان شودمعدن فیروزه و الماس در ایجاز توراز پنهان بازگو تا سر بگیرد این وصالدل چه بی صبرانه در قدقامت طناز تو #امیر_اصلی
دوستت دارم ولی این عقل حاشا می کندهر چه کردم،جان من،ابلیس بلوا می کند
راحتم نگذارد این عقل چموش نابکاربیخ گوش قلب من همواره نجوا می کند
فاش میگوید که منطق اینچنین حکمی کند:هر کجا دل می رود آشوب برپا می کند
دوستت دارم ولی آخر نمی دانم چرابر سر عشق تو دل اینگونه سودا می کند؟
صفحه قبل 1 صفحه بعد
عضو شوید
عضویت سریع