آمار مطالب

کل مطالب : 25
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 23
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 32
بازدید ماه : 255
بازدید سال : 335
بازدید کلی : 997

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شعر و آدرس amirasli.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : امیر اصلی
تاریخ : سه شنبه 4 خرداد 1400
نظرات

میکشد یک حزن بی پایان درونم شعله اما سرد سردم
میزند نبضم ولی قلبی نمانده، پر ز دردم
سوگوارم، سوگوار قلب ریشم
مانده ام بین زمین و آسمان درگیر خویشم
باش تا تنهاییم کامل شود، خلوت پریشم

باز شب شد
باز این دیوانه دل سرشار غم شد
پنجه هایش را فرو برده درون خلوتم
مانند بختک
می‌کند بر دار عریانم شبیه مانی و مزدک
میزند سنگ از درون جمعیت
میخندد و‌ بر دار میبندد
پنجه هایش را به دور گردنم همچون طناب دار می بندد
و می خندد
و من خوابیده ام روی زمین روی هوا
اصلا نمیدانم

میکشد یک حزن بی پایان درونم شعله اما سرد سردم
این جزیره،بی هیاهو،خلوتم را میزند برهم
سایه ام حتی برایم گشته ماتم
زوزه سگها نشانی میدهد از یک معماخانه تازه
استخوانم گیر کرده در گلوی آن سگ ولگرد
میکشد خشم از درونم بی صدا نعره


و من خوابیده ام در یک اتاقک، یک قفس با یک در بسته
“یک” همیشه هست هرجا
“یک” برایم گشته همدم
مونس شبهای تارم
“یک” نشانی میدهد از حال زارم
از نبودن
از شکار بی مهابا
با همان صیدی که در دام است
“یک” تداوم بخش تکرار نفسها
“یک” امید زنده بودن در شلوغی های خلوت خورده ی
پُر شوق تباهی

#امیر_اصلی

تعداد بازدید از این مطلب: 57
موضوعات مرتبط: نیمایی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : امیر اصلی
تاریخ : سه شنبه 4 خرداد 1400
نظرات

سفره ی نان و پنیر و دلخوشیِ بیکران
در کنار مادر و بابا و چای دیلمان

حسن یوسف، شمعدانی، عطر گلهای عروس
میدواند خون به رگ‌ها رنگ قلب ارغوان

ارغوانِ سایه اما خون به دلها می کند
پای خون قد میکشد تا انتهای آسمان

آسمانْ ابری و مِه آلود و خانه تیره تر
برف و سرما میزند سیلی به عمر باغبان

آسیابان مُهر وقف آسمان را می زند
شاهد خلوتگهش بر خانه ی ما پاسبان

بوی نان می آید از آذوقه ی همسایه ای
جیره اش را آسیابان داد و ما بی خانمان

نغمه ی داوودی و لحن نکیسا، چنگ پیر
جای ماهور و همایون مرغکان بددهان

جای طوطی مرغ بوتیمار آمد در قفس
بلبلان و قمریان را غم خورک صاحبقران

عاشقان با عاشقان معشوقه با معشوقه ها
عاشقی، دریوزگی، سودای معشوقه فلان

بودنت تسکین تنهایی بی درمان شده
ای تو حس بیکران ای پادزهر شوکران

#امیر_اصلی

تعداد بازدید از این مطلب: 44
موضوعات مرتبط: کلاسیک , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : امیر اصلی
تاریخ : دو شنبه 6 اسفند 1397
نظرات

 

دوستت دارم ولی این عقل حاشا می کند
هر چه کردم،جان من،ابلیس بلوا می کند

 
عزم کردم خانه ات را، ای دریغا بین راه
کوزه ام بشکست لیلی، حال غوغا می‌کند
 

راحتم نگذارد این عقل چموش نابکار
بیخ گوش قلب من همواره نجوا می کند

 

فاش میگوید که منطق اینچنین حکمی کند:
هر کجا دل می رود آشوب برپا می کند

 

دوستت دارم ولی آخر نمی دانم چرا
بر سر عشق تو دل اینگونه سودا می کند؟

 

امیر اصلی

تعداد بازدید از این مطلب: 106
موضوعات مرتبط: عناوین , کلاسیک , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : امیر اصلی
تاریخ : یک شنبه 27 دی 1394
نظرات

امروز دلم هوایت را کرده است

نمی دانم از کدام دریچه به قلبم نگاه کردی

طپش های قلبم را ببین چقدر نامنظم شده است

امیر اصلی

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 178
برچسب‌ها: طپش , قلب , دریچه , نگاه ,
موضوعات مرتبط: سپید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

حسن یوسف،شمعدانی،عطر گلهای عروس/ میـدواند خـون به رگ‌ها رنـگ قلـب ارغـــــوان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود